گدا...

گنج زر گر نبود کنج قناعت باقی است آنکه آن داد به شاهان به ((گدایان)) این داد

گدا...

گنج زر گر نبود کنج قناعت باقی است آنکه آن داد به شاهان به ((گدایان)) این داد

نسل ما

 

ما نسل غریبیم و زغم سوخته ایم

عمری است که چون شعله بر افروخته ایم

در بانک به جای ین و دینار و دلار

لبخند زنان ، فراق اندوخته ایم!

میلاد عشق

 

او لعل لبش همچو رطب بود،نبود؟

چشمان سیاه او چو شب بود،نبود؟

گفتند بگو که عشق کی آمده است؟

- در ۱۳ ماه رجب بود،نبود؟