گدا...

گنج زر گر نبود کنج قناعت باقی است آنکه آن داد به شاهان به ((گدایان)) این داد

گدا...

گنج زر گر نبود کنج قناعت باقی است آنکه آن داد به شاهان به ((گدایان)) این داد

یکسال گذشت

 

یادش بخیر!سال گذشته همین روزها مدینه بودیم...

حالا از آن روزها فقط چند یادداشت مانده است و خاطراتی تلخ و شیرین!

از روز ازل خراب جامت هستم

من تا به ابد پا به رکابت هستم

یک سال ز عشقبازی سبز گذشت

هر روز و شب و سحر به یادت هستم

 

c

 

بگذار که c برای ما علامت باشد

تحریریه در فقر و هلاکت باشد

هنگام گرفتن حقوق می گوییم

آقای جزایری سلامت باشد!

شعر از سردبیر منطقه ۷ روح الله رجایی