گدا...

گنج زر گر نبود کنج قناعت باقی است آنکه آن داد به شاهان به ((گدایان)) این داد

گدا...

گنج زر گر نبود کنج قناعت باقی است آنکه آن داد به شاهان به ((گدایان)) این داد

باران

می‌خواستم این شعر را آخر بهار بگذارم در وبلاگ،نشد.حالا که بهار قرآن تمام شده هم  بی‌مناسبت نیست. 

صد خاطره از بهار دارم باران                 درد دل بی شمار دارم باران

یک وقت ندی به دست تابستانم           من با تو هنوز کار دارم باران